پاییزه
داستانهای فارسی - قرن 14
در رمان حاضر، «پاییزه» رزوی به هنگام بازگشت از مدرسه متوجة ازدحام همسایگان جلوی در خانهشان میشود او قصد دارد به داخل خانه قدم بگذارد، اما خواهر دوستش مانع او میشود. پس از دقایقی پاییزه درمییابد که بر اثر درگیری بین پدر و مادرش، که همواره با یکدیگر دعوا داشتهاند، هر دو نفر کشته شدهاند. پس از مرگ پدر و مادر، ابتدا دایی غلام و سپس عمة پاییزه مسئولیت او را بعهده میگیرند. اما با ورود به منزل عمه، مشکلات جدیدی برای پاییزه رخ مینماید.