نووه چنتو (تکگویی)
داستانهای ایتالیایی - قرن 20م.
این داستان به شیوهی نو نگاشته شده و ماجرای آن تنها از زبان یک راوی بازگو میشود. راوی از یک کشتی بزرگ سخن میگوید که در طبقات مختلف آن، افرادی از هر دستی، جای دارند. این کشتی، از جهات بسیار، استثنایی است؛ هم افراد ساکن و هم مسئولان و گردانندگان کشتی از هر نظر متفاوت هستند. راوی از دوستش، "نووه چنتو"، نوازندهی معروف پیانو و ساکن در کشتی میگوید: کسی که ممکن است سالها توی آن کشتی بماند و از دریا چیزی در نیابد. راوی آرزو میکند نووه چنتو یک روز از کشتی پیاده شود، برای آدمهای روی خشکی ساز بزند، با یک زن دوستداشتنی ازدواج بکند، بچهدار شود و خلاصه، زندگی کند، اما نووه چنتو روی کشتی متولد شده و همانجا نیز مرده، یعنی با دینامیت کار گذاشته در کشتی، منفجر شده و به هوا پرتاب گردیده است.