آخرین نیمه‌شب تابستان

آخرین نیمه‌شب تابستان

داستان‌های فارسی - قرن 14

مرد در سکوت، سمیرا را از بالا تا پایین با یک نگاه برانداز کرد و دوباره سرش را پایین انداخت و پاهایش را داخل شکمش جمع کرد. سمیرا به طرف ارابه آمد و با چابکی بالا پرید و اسب‌ها را هی کرد. ارابه بار دیگر به حرکت درآمد و موهای او بار دیگر در هوا پخش شد. من به پشت سر نگاه کردم. مرد جوان هم چنان آنجا بود. سمیرا با دستش به پهلوی من زد: سواد این غریبه است؟ ثمیلا نگاهی به پشت سرش انداخت و گفت: نهایت آرزو! من به چشمانش خیره شدم و ثمیلا گفت: معنی اسمشه. مال کردستانه؛ و بار دیگر به عقب نگاه کرد؛ اما پیچ جاده همه‌ چیز را از نظر پنهان کرد...

قیمت چاپ: 25,000 تومان
ناشر:

سایه گستر

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1400

نوبت چاپ:

15

تعداد صفحات:

64

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786003747951

محل نشر:

قزوین - قزوین

نوع کتاب:

تالیف