کلاغی که روی منقارش میایستاد
در داستان این کتاب که برای کودکان به فارسی ترجمه شده چند نکته آموزنده و اخلاقی نهفته است .داستان درباره جوجوه کلاغی است که با سایرین فرق دارد .او کلاغ کنجکاوی است که کارهای عجیبی انجام میدهد .از جمله این که قادر است بر روی منقارش بایستد .او روزی قصهای از مادربزرگ کلاغهای دیگر میشنود مبنی بر این که در زمانهای دور کلاغی کوشیده است راه رفتن و حرکات طاووس را تقلید کند که در پی آن از راه رفتن معمولی خودش هم عاجز میشود .جوجه کلاغ با شنیدن این قصه، راه میافتد و پس از اتفاقات بسیاری در سبزهزاری یک جفت طاووس میبیند . بچه کلاغ از طاووس میخواهد مانند او بر روی منقارش بایستد .طاووس نمیتواند این کار را انجام دهد و چون عصبانی میشود سر در پی کلاغ میگذارد .اما در میان شاخههای پر تیغ تمشک گرفتار میگردد و تعدادی از پرهایش کنده میشود و ....