عهد مجاهد
داستانهای مذهبی
پس از جنگ، یکی از سپاهیان اسلام که از قافله عقب مانده و اسب خویش را نیز از دست داده، تصمیم میگیرد به تنهایی به راه خود ادامه دهد، اما در بین راه، با شخصی از سپاه دشمن روبهرو شده و برای تصاحب اندک آبی که در میان است با او به سختی، درگیر میشود. دو مرد، سرانجام، به این نتیجه میرسند که بهتر است با یکدیگر همسفر و یار باشند تا دشمن، اما مرد مسلمان که دچار کبر و غرور است و دیگری را از خویش کمتر میداند، تصمیم میگیرد در موقعیت مناسب او را از پای درآورد. در همین لحظه شخصی نورانی و پرجذبه بر وی ظاهر شده و ضمن منع او از اینکار، یادآوری میکند که اسلام دین رحمت است نه خشم و از پشت ضربه زدن. مرد که متحول شده، از همراه خود طلب بخشش میکند و همین رفتار او، باعث میشود تا مرد مشرک نیز مسلمان شود. کتاب حاضر دربردارندۀ چهار داستان کوتاه مذهبی با عنوان عهد مجاهد؛ بازگشت نویسنده؛ مکافات؛ و بهشت یا دوزخ است.