آخرین لحظه
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان رویای دختر جوانی است که بسیار جسور است. او پس از سالها «کامران» دوست دوران نوجوانیاش را میبیند؛ حالا پس از سالها رویا سیاستمدارانهتر از قبل با کامران برخورد میکند تا بتواند او را مجذوب خود کند. او احساس میکند که در این کار موفق عمل کرده است. اتفاقات تصادفی بسیار، فرصت دلبری کردن را برای رویا فراهم میکند اما مرگ ناگهانی کامران تمام محاسبات رویا را به هم میریزد و... .