دوست کوتولهی سووتل
«هوربه» کلاه گنده یکی از سیزده کوتولة جنگل هفتتپه است. او سبدباف است و همچنین کلاه کوتولهها را میبافد. یک صبح زیبای پاییزی هوربه میخواست زغالاخته درست کند، اما هوا خوب بود و او تصمیم گرفت به گردش و پیادهروی برود. او با جسارت و شهامت راه جنگل هفتتپه را در پیش گرفت و در جنگل اتفاقهای زیادی برای او افتاد. از کلاه روییاش به جای قایق استفاده کرد و از هجوم لشکر مورچهها نجات یافت، اما ناگهان متوجه شد که کلاه او را به سمت جنگل «ورلتیسر» برده است، جنگلی که تا آن موقع هیچ کوتولهای پا به آن نگذاشته بود. چون همه معتقد بودند که «پلدم پاچ» دیو نفرتانگیز که نیمی گرگ و نیمی اژدهاست و کوتولهها را میبلعد، در آن جنگل زندگی میکند. کلاه ناگهان در آبشار عمیقی افتاد و هوربه بیهوش شد، زمانی که چشم بازکرد با یک موجود پشمالوی غریبه با دمی بلند روبهرو شد. او «سووتل» بود، موجودی بامزه و پشمالو. هوربه متوجه شد که موجودی به نام پلامپاچ وجود ندارد. او و سووتل با هم دوست شدند و به سوی جنگل هفتتپه آمدند و روزهای بسیار جالبی را باهم گذراندند.