باتلاق در کویر
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستان زندگی یک بلوچ را روایت میکند. جستجوی سوژه و ازدواج «جبار»، باردارشدن «نرگس»، معالجه «شیرین»، ادامه تجارت غیرقانونی «جبار»، درگیری مرزبانان با قاچاقچیان بینالملل، درمان اسیر زخمی، لو رفتن و دستگیری یاران «جبار»، خاکسپاری دوست «جبار»، اعدام «جبار» برخی از اتفاقات رخداده در این داستان هستند. در داستان میخوانیم: «همانطور که راه میرفت نگاهی به چهره رنگپریدهاش انداخت پیشانیاش را با باند سفیدی بسته بودند. موهای صورتش هنوز از خون قرمز بود. ورم گونههایش بهقدری بود که چشم هر بینندهای را آزاد میداد، او در بیهوشی کامل به سر میبرد».