اسلام و رشد عدالت محور
رشد اقتصادی - جنبههای مذهبی - اسلام / فقر - جنبههای مذهبی - اسلام / رشد اقتصادی / فقر
یکی از پرسشهای مهم سیاستگذاران عرصة اقتصاد در شرایط جهانی شدن و افزایش فقر ناشی از این پدیده آن است که آیا دولتها باید نخست پیش از هرچیز در برنامههای توسعهای خود، به دنبال رشد اقتصادی باشند تا به طور طبیعی و از طریق اثر سرریز و رخنه به پایین منافع رشد، فقر کاهش یابد، یا این که باید فقر و مسائل توزیعی را به طور مجزا و منفک از رشد نگریست و برنامههای خاصی برای فقرزدایی تدوین کرد؟ دربارة چیستی رابطة بین رشد اقتصادی و درآمد فقرا، متخصصین توسعه دههها است که در خصوص اهمیت نسبی رشد اقتصادی کل، سیاستهای اقتصادی، سیاستهای اجتماعی و برنامههای کمک برای تاثیرگذاری بردرآمد فقرا بحث میکنند. یک نگرش آن بوده است که رشد اقتصادی آن طوری که به اعضای غیرفقیر جامعه سود میرساند، به فقرا به آن نسبت سود نمیرساند. اما فرضیة نگارنده در کتاب این است : نخست این که بین رشد سریع اقتصادی و افزایش نابرابری، هیچ ارتباط نظاممند وجود ندارد و دیگر آن که رشد اقتصادی، فقر را کاهش میدهد؛ اگر نابرابری کاهش یابد یا بدتر نشود. بنابراین رشد یکی از اجزای کاهندة فقر است و جزء دیگر، کاهش نابرابری یا عدم تغییر آن است. نگارنده برای اثبات فرضیات خود نخست نظریهها و کلیات و مفاهیم اقتصادی را بیان و سپس به مبحث ادبیات رشد، توزیع و فقر؛ روابط میان رشد اقتصادی، راهبردها و سیاستهای رشد موافق فقرا، و... اشاره کرده است. از دیگر مباحث کتاب میتوان بررسی تطبیقی ایران و برخی کشورهای جهان؛ آموزههای اسلامی و رشد عادلانة موافق فقرا، و راهبرد رشد عادلانة موافق فقرا از منظر اسلام و... را نام برد.