چوپان جوان و دیو سیاه
داستان، ماجرای چوپان جوان و درستکاری است که روزی هنگام چرای گوسفندان، کیسه کوچکی پیدا میکند که حاوی پیپ و مقداری توتون است .چوپان پس از آن که از یافتن صاحب کیسه ناامید میشود، پیپ را روشن میکند، اما در این هنگام دیوی از میان دود پیپ ظاهر میشود و تمام گوسفندها را میبلعد .چوپان فورا پیپ را میشکند و دیو را از بین میبرد .کدخدا و مردم ده با شنیدن این ماجرا، بهرغم آن که گوسفندهایشان را از دست دادهاند خوشحال میشوند، زیرا دیو نابود شده است .این داستان مصور و رنگی با نثری آهنگین تدوین شده و مخاطبان آن گروه سنی "ب "هستند .