ساحرهی پورتوبلو
داستانهای برزیلی - قرن 20م.
"آتنا"، شخصیت اصلی داستان، یتیمی است که مادر کولیاش او را در "ترانسیلوانی" سر راه میگذارد. پس از آن زن و شوهری لبنانی، آتنا را به فرزندی پذیرفته و او را به بیروت میبرند. سپس آتنا ازدواج کرده و صاحب فرزندی میشود. اما فشارهای اقتصادی و خانوادگی منجر به جدایی او و همسرش میشود. آتنا پس از متارکه، مدام به مادرش میاندیشد و برای کشف دلیل این که چهطور مادری میتواند فرزندش را سر راه بگذارد به رومانی میرود تا مادر خونیاش را میان کولیهای ترانسیلوانی بیابد. اما سفر هرگز انسان را فقط به مقصدی که خویش در نظر گرفته نمیرساند. این سفر چیزهایی به آتنا میآموزد که زندگی خود و اطرافیانش را دگرگون میسازد.