شغالی که طاووس شد
داستانهای فارسی - قرن 14
«فری یوزپلنگ» نوجوانی ده ساله و کارش دزدی بود. روزی او هنگام دزدیدن چیزی از خورجین پیرمردی، لو رفت. پیرمرد دست او را گرفت، و از جای گرفتن دست پیرمرد، سوختگیهایی نمایان شد. این سوختگیها نفرین پیرمرد بود که فری را به سفرهای پرماجرایی میبرد و اگر فری میتوانست از این سفرها سربلند برگردد و چیزی یاد بگیرد اثر سوختگی از بین میرفت. ناگهان تمام بدن فری پشمالو شد و به جای انگشتان پنجه درآورد و تبدیل به شغال شد و بدون مقصد مشخصی در بیشهزار به راه افتاد و درگیر اتفاقات عجیب و غریبی شد که در پایان اتفاقات یاد گرفت که بر کبر و خودنمایی غلبه کرده و برای خود دوستانی بیابد. این داستان برگرفته از حکایت «افتادن شغال در خم رنگ» از مثنوی معنوی است و برای گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.