نظام سلطنتی: بحران هژمونی و اقتدار
نگارنده در این کتاب تلاش میکند با رویکردی میان رشتهای، و از منظر جامعهشناسی سیاسی علل تغییر نظام سیاسی ایران در سال 1357 را بررسی کند. در این کتاب نخست مفاهیم و اصطلاحات سیاسی استفاده شده از جمله نظام سیاسی، رژیم سیاسی، هژمونی، بلوک قدرت و انقلاب تبیین شدهاند، هم چنین نظریههای مطرح شده دربارهی علل و چگونگی وقوع و رخداد انقلابها بررسی شده و نیز نظریههای مارکسیستی، نظریههای کارکردگرایی ـ ساختاری، نظریه حاکمیت چندگانه و نظریههای اقتصادی ـ روان شناختی توضیح داده شده است. تحلیل مبتنی بر تئوری توطئه ـ که به خصوص از طرف شاه و درباریان مطرح میگردید ـ رویکرد ساختاری، تفسیرهای مربوط به مدرنیزاسیون در دورهی پهلوی، رهیافت فرهنگی ـ که به مولفهی ویژهی تشیع و تاثیر اسلام به مثابه یک ایدئولوژی انقلابی و نیز نقش خاص آیت الله خمینی و دکتر شریعتی نظر دارد، تفسیرهای پست مدرنیستی از انقلاب 57 و درنهایت تحلیلهای جدید، از موضوعات مطرح شدهی کتاب هستند. در بخشهای بعدی نقش و تاثیر فرهنگهای سیاسی مخالفت و مقاومت، و فعالیتهای اپوزیسیون، و نقش خاص روحانیت، دولت سرکوبگر و انحصارطلب و متکی به شخص بررسی شده و در بخش پایانی رابطهی باز با نظام جهانی در دو فصل "نهادهای بینالمللی حقوق بشر و انتخاب کارتر" و "نشست گوآدلوب" طرح و بررسی میشود.