جهانگرد و زرگر مکار

جهانگرد و زرگر مکار

افسانه‌های عامه / داستان‌های آموزنده

روزی در گودالی که صیادان کنده بودند، مار، میمون و ببر به همراه زرگری به دام افتادند. رهگذری، که جهانگرد بود، آنها را از گودال بیرون آورد و به راهش ادامه داد. روزها گذشت و میمون در یکی از سفرهای جهانگرد به او کمک کرد، بعد هم گردنبندی را که در نزدیکی رودخانه یافته بود، برای تشکر به جهانگرد داد. جهانگرد در راه نزد زرگر رفت تا ارزش گردنبند را از او جویا شود، اما زرگر حیله‌گر به محض این که دریافت آن شئ ارزشمند، گردنبند گمشدة دختر پادشاه است جهانگرد را دستگیر و به عنوان دزد گردنبند به پادشاه معرفی کرد. پادشاه حرف‌های جهانگرد را نپذیرفت و او را به سیاه‌چال انداخت. در آنجا مار به کمک جهانگرد آمد و آن دو با هم نقشه‌ای کشیدند. مار پسر کوچک پادشاه را نیش زد و جهانگرد دارویی را که مار به او داده بود به پسر داد و او به هوش آمد. پادشاه از او تشکر کرد و زرگر مکار نیز به زندان رفت و رسوا شد. این داستان اقتباسی است از یکی از حکایت‌های «کلیله و دمنه» (باب شیر و گاو) که برای کودکان بازنویسی شده است.

قیمت چاپ: 1,500 تومان
تصویرگر:

بهنام بابازاده

ناشر:

خانه هنر

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1392

نوبت چاپ:

4

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789642879458

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف