ماجرای خال خالی و دوستانش
داستانهای حیوانات / داستانهای تخیلی / دوستی - داستان
توی یک علفزار سبز و زیبا داخل تنه یک درخت بزرگ خاله موشهای زندگی میکرد که یک دختر کوچولوی تپلی داشت که مدرسه رفتن را دوست داشت؛ اما یک روز سرد زمستانی موش کوچولو حاضر نبود به مدرسه برود چون کفش مناسب و لباس گرم نداشت؛ خاله موشه میخواست با تهیه لباس و کفش دختر کوچولویش را به مدرسه بفرستد به همین خاطر به خانه عمو کفشدوزک رفت تا ... .