بز زنگوله پا
داستانهای کودکان و نوجوانان
در یک دشت سرسبز بزی زندگی میکرد که به پایش زنگوله بسته بود و به بز زنگولهپا معروف شده بود. روزی او برای آوردن علف به صحرا رفت و قبل از رفتن به بچههای خود «شنگول»، «منگول» و «حبة انگور» توصیه کرد که در را به روی غریبه باز نکنند. گرگ بدجنس که از دور شاهد خارج شدن بز زنگولهپا بود، با نقشهای برای خوردن بزغالههای کوچک به راه افتاد و سرانجام آنها را فریب داد و شنگول و منگول را خورد و حبة انگور توانست از دست گرگ فرار کند. حبة انگور که در جایی مخفی شده بود، ماجرای گرگ را برای بز زنگولهپا تعریف کرد و بز زنگولهپا به همراه عدهای از حیوانات برای نجات شنگول و منگول و تنبیه گرگ راهی شدند، کتاب حاضر با تصاویر رنگی، با موضوع افسانههای عامه، برای گروه سنی «الف» و «ب» به نگارش درآمده است.