بیقراران (رمان)
داستانهای نروژی - قرن 21م.
داستان کتاب حاضر، پیوسته، با نگاه کردن به گذشته و حال حاضر اتفاق میافتد. کتاب درباره پدر و مادر نویسنده است؛ درباره فرزندی که مورد عشق و علاقه هر دو - پدر و مادر بوده ولی آن دو آنقدر در خود و حرفهشان غرق بودهاند که فرزندشان، خود را نادیده احساس میکرده است. همچنین داستان درباره زنی است که سعی دارد به پدرش نزدیک باشد، وقتیکه هر دو میدانند فرصت در حال از دست رفتن است. پدر و دختر قرار میگذارند با هم یک کتاب بنویسند. قرار است پدر بهوسیله دختر مصاحبه شود. وقتی مصاحبه بهجایی میرسد که هنوز نگفتهها باقی است، شرایط سخت عوض میرود. پدر حواسپرت است؛ فراموش میکند؛ بیخواب است.