فاتح آسمانها
داستانهای فرانسه - قرن 19م.
هنگامی که در باشگاه "ولدون" فیلادلفیا بحث جدی و شدیدی بر سر نوع و طرز سلطنت بانوان در گرفته، به ناگاه مردی به نام "روبور" وارد میشود و تمامی مردان باشگاه را به باد تمسخر گرفته و از آن مکان بیرون میرود. چند ساعت بعد آقای "پرودان" مسئول باشگاه و "ایوان"، منشی باشگاه، به وسیلۀ روبور ربوده شده و در ماشین عجیبی با نام "آلباتروس" که قادر به پرواز در آسمانهاست، زندانی میشوند. روبور قصد دارد به این دو مرد و دیگران ثابت کند از همۀ آنها باهوشتر است و توانسته به تنهایی آلباتروس را طراحی کرده و با آن تمام آسمان را زیر پا بگذارد. پرودان و ایوان که به سختی از رفتارهای وی به هراس افتادهاند، بارها نقشۀ فرار طرح میکنند و سرانجام در جزیرهای، که آلباتروس در آنجا به زمین نشسته موفق به اجرای آن میشوند و در حالی که اتاق خود را مملو از مواد منفجرۀ آمادۀ احتراق کردهاند میگریزند. روبور که موفق به دستگیری آنها نشده به آسمان بازمیگردد اما ناگهان آلباتروس منفجر شده و همگی در دریا فرو میروند. پرودان و ایوان به زادگاه خویش بازمیگردند و با استفاده از تجربیات به دست آورده در آلباتروس، بالون جدیدی را طراحی میکنند. اما درست در زمان نمایش پرواز آن، آلباتروس در آسمان ظاهر شده و به تعقیب بالون میپردازد و روبور، که از سانحۀ پیشین جان سالم به در برده و ماشین خویش را بازسازی کرده، دو دانشمند را اسیر میکند. اما پس از چندی که هوش و علمش را به همگان ثابت شده میبیند، آنها را رها کرده و برای همیشه از نظرها ناپدید میشود.