حسنی و چشمه سحر و جادو
داستانهای کودکان و نوجوانان / شعر کودکان و نوجوانان
در این داستان مصور و رنگی که گاه با شعر همراه است یکی دیگر از ماجراهای "حسنی" بازگو شده است. حسنی یک ماهی طلایی دارد که بسیار غمگین است. از همین رو، حسنی تصمیم می گیرد او را به چشمه سحر و جادو ببرد تا آرزویش برآورده شود. حسنی و ماهی طلایی در راه چشمه با کلاغی رو به رو می شوند که از کلاغ بودن ناراضی است. بنابراین با حسنی و ماهی همراه می شود. پس از رسیدن به چشمه ماهی آرزو می کند به کلاغ تبدیل می شود و کلاغ هم آرزو می کند به ماهی تبدیل شود. در پی آن آرزویشان برآورده می شود؛ اما چندی نمی گذرد که هر دو به اشتباه خود پی می برند و با آرزوی دوباره هر یک به شکل اصلی خود باز می گردند.