تپلی و مورچهها
داستانهای فارسی - قرن 14 / داستانهای تخیلی - ادبیات کودکان و نوجوانان
این داستان که به همراه تصاویری برای گروه سنی "ب" تدوین یافته" ماجرای پسر بازیگوشی به نام "تپلی" است. او زمانی که میبیند مورچهها دانهی گندم را به لانهشان میبرند، تصمیم میگیرد تا کمی آنها را اذیت کند. بنابراین کمی آب در لانهی مورچهها میریزد. مورچهها که از این کار تپلی بسیار عصبانی و ناراحت هستند تصمیم میگیرند به خواب تپلی بروند. تپلی در خواب به اندازهی یک مورچه کوچک میشود. او از نزدیک با مورچهها و نحوهی زندگی آنها آشنا میشود و متوجه میگردد آنها چه حیوانات سختکوش و زحمتکشی هستند. تپلی زمانی که از خواب برمیخیزد تصمیم میگیرد هرگز مورچهها را آزار ندهد.