فرمانروای مه (رمان)
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: ««سودابه» پایههای تخت را گرفته است و جیغ میکشد. دوباره سعی میکنم تمرکز کنم. روبهرو را نگاه میکنم. به همان دیواری که «سودابه» گفته بود. باز هم، همان سایههای سیاه را میبینم. کاش میدانستم چه هستند. یکی از سایهها بنفش میشود».