چشمه آب حیات
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی است که در آن «ایرج»، پس از پایان تحصیلات در تهران همراه با دیگر محصلان اعزامی، به اروپا میرود و پس از گرفتن تخصص در زمینه بیماریهای کودکان به تهران بازمیگردد. او با عشق و علاقهای فراوان با دختر زیبایی به نام «طاهره» ازدواج میکند و صاحب پسری به نام سلیمان میشود. ایرج در سال 1318 بهطور ناگهانی با همسر و فرزندش و دوست خود «بهروز» به مسافرت میرود و بعد از چند ماه با ثروت هنگفتی بهتنهایی به تهران بازمیگردد. بلافاصله بعد از ورود به تهران به مقامات نظامی ذیربط مراجعه و با تقاضای محرمانهای همه را شگفتزده میکند.