یک جرعه آب: حسن بصری
عطار، محمدبنابراهیم، 537؟ - 627؟ق. تذکرهالاولیاء - اقتباسها / داستانهای فارسی / داستانهای عرفانی
کتاب مصور حاضر اقتباس از قصههای آموزنده از تذکرة الاولیاء برای گروه سنی «ج» است. در بخشی از این داستان کوتاه میخوانیم: در شهر مدینه پسربچه زیبایی به دنیا آمد. او آنقدر زیبا بود که اسمش را حسن گذاشتند. خانه آنها کنار خانه پیامبر بود. مادر حسن با یکی از همسران پیامبر دوست بود و همیشه پیش او میرفت و کمکش میکرد. روزی از روزها که حسن در خانه پیامبر بود، تشنهاش شد و رفت کوزه پیامبر را برداشت و آب خورد. وقتی پیامبر به خانه برگشت، متوجه شد کسی از آب کوزهاش خورده است. هدف نگارنده در این مجموعه آشنایی کودکان با داستانهای آموزنده تذکرة الاولیاء به زبان ساده و روان است.