آش نخورده و دهان سوخته

آش نخورده و دهان سوخته

ضرب‌المثل‌های ایرانی - داستان / داستان‌های تخیلی

کتاب مصور حاضر دربردارنده داستان‌های تخیلی کوتاه برای گروه سنی «ب» است. در بخشی از این داستان می‌خوانیم: در زمان قدیم، تاجری بود که همسر هنرمندی داشت. البته همسر او نه شاعر بود، نه نقاش و نه موسیقی‌دان. بلکه او آشپز ماهری بود. آش‌هایی که همسر او می‌پخت، نظیر نداشت. همه خویشان و آشنایان مرد و زن، آرزو داشتند که یک روز به خانه او دعوت شوند و آشی را که همسرش پخته، بخورند. تاجر قصه ما شاگردی داشت که چند سال بود با او کار می‌کرد؛ اما یک روز صبح، شاگرد تاجر مثل همیشه از خواب بیدار شد. بااینکه آن روز دندانش درد می‌کرد، از خانه بیرون رفت. درب مغازه را باز کرد و منتظر آمدن تاجر شد، اما هرچه منتظر ماند از تاجر خبری نشد که نشد. هدف نگارنده در این داستان این است که کودکان با مفهوم این ضرب‌المثل «آش نخورده و دهان سوخته» آشنا کند. این ضرب‌المثل در مورد افرادی به کار می‌رود که کاری نکرده و گناهی انجام نداده‌اند، ولی مردم بی‌دلیل، آن‌ها را متهم به انجام آن کار یا آن گناه می‌کنند.

قیمت چاپ: 2,000 تومان
تصویرگر:

زهره خرامان

ناشر:

نارنج

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1395

نوبت چاپ:

2

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786007877272

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف