آقای ریزهمیزه
داستانهای تخیلی / داستانهای آموزنده
آقای ریزهمیزه خیلی کوچولو بود. او دوست داشت به کاری مشغول شود، اما نمیدانست باید از کجا شروع کند. برای همین به خانة همسایهاش آقای «رابینسون» رفت و از او خواست تا راهنماییاش کند. آقای رابینسون هم او را سر کارهای مختلفی چون شکلاتفروشی، کبریتسازی و کار در مزرعه فرستاد اما آقای ریزهمیزه به خاطر این که خیلی کوچک بود، نمیتوانست به درستی کارها را انجام دهد. بعد از مدتی، آقای رابینسون او را پیش یک نویسنده فرستاد، و قرار شد آن دو با هم همکاری کنند؛ به این ترتیب که آقای ریزهمیزه سرگذشت شغلهای مختلفی را که عوض کرده است بگوید و آقای نویسنده هم کتابش را بنویسد. داستان حاضر برای کودکان گروه سنی «ب» تهیه شده است.