وقتی خدا به تو چشمک می‌زند

وقتی خدا به تو چشمک می‌زند

همزمانی - جنبه‌های مذهبی - مسیحیت / زندگی مذهبی (مسیحیت)

«جین» در حالیکه بی صدا گریه می کرد به کابینت آشپزخانه تکیه داد. شوهر سابق اش، دو سال بود که برای مخارج بچه ها پولی نفرستاده بود و حالا جین هم بیکار شده بود. او در خانه چیزی برای خوردن نداشت. چشمانش را بست و از روی ناامیدی دعایی را زمزمه کرد. زنگ در به صدا درآمد. یک آشنای قدیمی به نام«استیو» پشت در بود. استیو گفت: «امشب خداوند به من اجازه نمی داد به خانه بروم، مگر این که چکی برای تو بنویسم.» سپس یک چک هشتصد دلاری به جین داد. جین لال شده بود. اما این بار نگاهش به آسمان بود. جین آنچنان هم که فکر می کرد تنها نبود. داستان بالا یکی از داستان های کوتاه گردآوری شده در این کتاب رقعی است که سعی دارد به خواننده تفهیم نماید که چشمک های خداوند، اکثراً درست سر وقت به ما می رسد و بسیاری از اتفاقات عجیب و غیرقابل پیش بینی در واقع تجلی ذات خداوند هستند.

قیمت چاپ: 3,900 تومان
ناشر:

مرندیز

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

231.722

سال چاپ:

1389

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

168

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786001060434

محل نشر:

مشهد - خراسان رضوی

نوع کتاب:

ترجمه