مردی که طوفان را بو میکشید
داستانهای تخیلی
کتاب مصوّر حاضر، دربردارندة داستانی با موضوع تخیلی است و برای گروه سنی (ب) و (ج) تهیه شده است. «گلارا» نوه مادربزرگ در فصل پاییز مریض شده و در خانه بستری میشود. «پومپیو» باغبان مادربزرگ، در طی نامهای، قصّهای از مردی که طوفان را بو میکشید بازگو میکند: «مردی به نام «فلارادور» در جزیرهای زندگی میکرد. فلارادور توانایی این را داشت که بادها را بو بکشد و وضعیت آب و هوا را برای مسافرت مردم اهالی، جشن و... تعریف کند. او سالها بدون اشتباه، مردم را در این زمینه راهنمایی میکرد و مردم به او اعتماد داشتند. تا اینکه او یک اشتباه کوچک مرتکب شد و مردم نسبت به او بیاعتماد شدند. یک سال فلارادور، متوجه بوی طوفان وحشتناکی را شنید و کسی حرف او را باور نکرد. طوفان به جزیره رسید و بعد، تغییری در تمامی اهالی جزیره رخ داد، مردم احساسات خود را از دست داده و نسبت به همه کس و همه چیز بیتفاوت شده و به سرنوشت نامعلومی دچار شدند.