عقیل و آهن سرخ
علیبنابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40 ق. - داستان / داستانهای مذهبی
کتاب مصوّر حاضر، از سری کتابهای «قصّههایی از امام علی(ع) و یارانش» است که به زبانی ساده و نثری روان برای گروههای سنّی (ب) و (ج) تدوین شده است. هدف از نگارش این داستان، آگاهی از عدل و انصاف «امام علی(ع)» در تقسیم بیتالمال است. در این داستان میخوانیم: «عقیل»، برادر پیرمرد نابینای «امام علی(ع)» قادر به کار کردن نبود و نمیتوانست برای فرزندانش آسایش بیشتری فراهم کند. «عقیل» تصمیم میگیرد نزد برادرش برود و سهم بیشتری از گندم را طلب کند. «امام علی(ع)» هر چقدر برای «عقیل» توضیح میدهد که این کار دور از انصاف و عدل است، او قبول نمیکند. سرانجام «امام علی(ع)» مجبور میشود آهن داغی را نزدیک صورت برادرش ببرد و او را متوجّه عذاب جهنم کند. این کتاب دربردارندة خطبههایی از «امام علی(ع)» با استناد به نهجالبلاغه است و بیانگر این مطلب است که امیرمؤمنان حاضر نبودند در مقابل حکومت دنیوی از فرمان خداوند سرپیچی کنند. پیام این داستان به مخاطبان این است که نباید به هیچ عنوان عدل و انصاف و حق را زیر پا گذاشت.