از کافکا تا کافکا
کافکا، فرانتس، 1883 - 1924م. - نقد و تفسیر
نگارنده در این کتاب با استناد به نامههای کافکا این بحث را به پیش میکشد که "کافکا فقط خواسته است نویسنده باشد، اما بادداشتهای روزانه، سرانجام کافکا را بیش از یک نویسنده نشان میدهد؛ و آن کس را که زیسته است جلوتر از آن که نوشته است قرار میدهد؛ زان پس اوست که در آثارش میجوییم. این آثار، باقیماندههای پراکنده از زندگیای خواهد بود و به درک آن زندگی کمک خواهد کرد. میتوان در آثار کافکا نظریهای دربارهی مسئولیت و دیدگاههایی دربارهی علیت و سرانجام تعبیری کلی از سرنوشت بشر یافت. هر سه به قدر کافی منسجم و به قدر کافی مستقل از شکل داستانیاشان برای آن که جابهجاییاشان را به زبان صرفا روشنفکرانه تاب بیاورند. این تضادگویی ممکن است عجیب به نظر آید. حقیقت هم این است که غالبا این متنها را با تصمیمی قاطعانه و با نفرتی آشکار نسبت به خصوصیات هنریشان بیان کردهان، اما این نیز حقیقت دارد که کافکا خود با تفسیر کردن قصههایش و با تلاش در روشن ساختن معنی آنها سرمشق به دست داده است. فرق در آن است که او، به جز چند نکتهی جزیی که تکوین آن را توضیح میدهند نه معنای آن را، حکایت را در سطحی قرار نمیدهند که آن را برایمان دست یافتنیتر سازد". برخی از مطالب کتاب بدین قرار است: کافکا و ادبیات، کافکا و توقع اثر، رستگاری از راه ادبیات، کافکا و برود، و صدای روایی (اوی مذکر، ضمیر خنثی).