آشیانه
جنگ ایران و عراق، 1359 - 1367 - داستان
سروان رسولی و ستوان مهدی هر دو خلبان بالگرد هستند و برای دستگیری چند عراقی به مأموریت رفتهاند. سروان رسولی به خاطر آشیانة پرندههایی که بالای سر عراقیهاست آنقدر صبر میکند تا عراقیها از آنجا بروند. بعد از دور شدن عراقیها، سروان رسولی تیراندازی میکند و عراقیها را اسیر میکند. دختر آقای رسولی، سارا، جوجهای دارد. وقتی پدر در حال مأموریت است جوجه از خانه بیرون میدود و سارا به دنبال او میرود. در همین لحظه بر اثر بمباران، خانة سارا خراب میشود و جوجه با فرارش جان سارا را نجات میدهد. کتاب مصوّر حاضر، حاوی داستانی دربارة دفاع مقدّس است که برای گروه سنی (ب) و (ج) به نگارش در آمده است.