شادی کوچولو و نینی تپلو
شعر فارسی - قرن 14 / رقابت کودکان - شعر / شعر کودکان و نوجوانان / حسد در کودکان - شعر
امروز یک روز شاد برای "شادی" کوچولو است. زیرا مادرش یک پسر کوچک بامزه به دنیا آورده است. شادی بسیار خوشحال است و برادرش را بسیار دوست دارد. او و پدر و مادرش با مشورت یکدیگر اسم "شادان" را برای برادر کوچکش برمیگزینند. اما پس از مدتی شادی احساس میکند که پدر و مادرش مانند سابق او را دوست ندارند و تمام توجهشان معطوف به فرزند تازه متولد شده است. او غمگین و افسرده میشود تا این که توسط مادرش از اشتباه بیرون میآید. مادر به او توضیح میدهد که چون برادرش کوچک است، احتیاج به مراقبت بیشتری دارد و او و پدر هر دو مانند گذشته شادی را دوست دارند. داستان در قالب شعر به چاپ رسیده است.