دیوانه دانی
شخصیت اصلی این داستان، پسری با نام "دانی" که یکبار زندگی پس از مرگ را تجربه میکند. بدینترتیب که مدیر چایخانهای که در آن مشغول به کار بوده با او به دلیل به سر بردن در توهمات دایمی، زد و خورد کرده و او را تا حد مرگ کتک میزند. دانی برای لحظاتی کوتاه، دنیایی دیگر را مشاهده کرده، اما دوباره به این دنیا بازمیگردد. او در بازگشت به این دنیا خطاب به دوستانش میگوید: "دوستان من، میدانم که اشتیاق رفتن به آن دنیا شما را هم کلافه کرده است. زندگی در آن دنیا نه تنها جرات و شهامت بلکه عشق میخواهد که بدون عشق، این تجربه فقط برای سنجش قدرت تحمل ماست. ولی عشق، زمان این تجربه را گسترش داده و کیفیت این تجربه را بالا خواهد برد".