اجماع نظر نخبگان سیاسی و توسعه در جمهوری اسلامی ایران
سیاستمداران ایرانی - قرن 14 / ایران - تاریخ - جمهوری اسلامی، 1358 - جناحهای سیاسی
با پیروزی انقلاب اسلامی، رهبران نظام برآمده از انقلاب در اندیشة پیشرفت کشور افتادند. دست کم، سه دیدگاه در میان نخبگان سیاسی دربارة الگوهای کارآمد توسعة کشور که منبعث از تعالیم دین اسلام است، پدید آمد. دیدگاهی که در آن اعتقاد به مخالفت با مالکیت خصوصی و اولویت دادن به بازار، جایگاه اصلی را داشت، دیدگاهی که عدالت اسلامی را صرفا به واسطة نقش مداخلهگر و تصدیگر دولت در اقتصاد ممکن میدانست و بالاخره دیدگاهی که تلفیقی از اقتصاد دولتی و خصوصی را در شرایط خاص ایران راهگشای توسعه میپنداشت. در اولویتهای نظام سیاسی جدید نیز، وحدت نظر وجود نداشت. شروع جنگ هشتساله موقتا بحثها را متوقف ساخت و امکانات کشور، اساسا معطوف به دفاع ملی شد. با پایان جنگ، اجماعی نسبی دربارة ضرورت توسعة کشور و بازسازی خرابیهای جنگ در میان نخبگان شکل گرفت و در دولت سازندگی، دورانی از سازندگی زیربناهای کشور و تشویق به سرمایهگذاری و کارآفرینی آغاز شد. با آغاز به کار دولت اصلاحات، تلاش بسیاری شد تا کاستیهای توسعة سیاسی رفع شود، اما در آن زمان کمترین اجماع در میان نخبگان سیاسی دربارة مسیر توسعه، به ویژه اولویت توسعة اقتصادی یا سیاسی شکل گرفت. نگارنده در کتاب حاضر، به بررسی ابعاد اجماع نظر، اختلافات و تعارضهای نخبگان سیاسی کشور از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان دولت «سید محمد خاتمی» پرداخته و کوشیده است تاثیر آن را در برنامههای توسعة ملی و سیاستگذاریهای مربوط به توسعه بررسی و تحلیل نماید.