کلاغ تنبل
کتاب مصوّر حاضر، داستانی از مجموعة «قارقاریها» در قالب شعر کودکانه است. این قصّه با هدف نمایش عاقبت تنبلی و نکوهش آن، برای گروه سنّی(ب) به نگارش در آمده است. در این داستان آمده است: کلاغ تنبلی به امید افتادن گردو از درخت، مدّتها همان جا مینشیند و خواب میبیند. ناگهان از خواب بیدار میشود و با دیدن کلاغی که در آسمان پرواز میکند، از جایش بلند میشود و کنار کلاغ روی درخت مینشیند. کلاغ تنبل میفهمد که آن کلاغ برای خوردن گردوها به آنجا آمده است و تصمیم میگیرد که برای امرار معاش تنبلی را رها میکند.