چشم عسلی شیطان و گرگ نادان
داستانهای آموزنده / داستانهای کوتاه
کتاب مصوّر حاضر دربردارندة سه داستان کوتاه آموزنده است که برای گروه سنّی (ب) و (ج) تدوین شده است. در داستان «من هم مثل تو، درختان را دوست دارم» آمده: «مرادعلی» در روستا به دنیا آمده بود. پدرش فوت کرده بود و مادرش زن باایمان و فهمیده و هنرمندی بود. مرادعلی، خیلی پرتلاش بود و در همة کارها کمک میکرد. او درختان و گلها و گیاهان را دوست داشت و گاهی، همراه با آوای خوش مرغان، صدای پدرش را میشنید که از او میپرسید: «مرادعلی! آیا تو هم مثل من درختان را دوست داری؟». در آن ده کوچک، همه مرادعلی را میشناختند و برای او احترام قائل بودند. تا اینکه یک روز، معلّم مدرسه بچّهها را جمع کرد و با آنها پیمانی بست که بسیار ارزشمند بود. مرادعلی هم در تحقّق آن پیمان، مانند همیشه بسیار تلاش کرد.