با من از عشق بگو
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان درباره زندگی دختری به نام «یلدا» است. یلدا که در 8 سالگی پدرش را از دست داده، حالا با مادرش «لیلا» و ناپدریاش «خسرو» زندگی میکند. خسرو، شریک و معاون پدرش بوده است که پس از مرگ او به خواست مادرش اداره کارخانه را برعهده گرفته است. یلدا بنا بر دلایلی از خسرو متنفر است و درصدد است در یک فرصت مناسب او را از کارخانه و زندگی مادرش بیرون کند، اما ناگهان با تصمیم شتابزده لیلا و خسرو روبهرو میشود که قصد دارند او را به عقد پسر آقای «اشرفی» درآورند و... .