قصر
داستانهای آلمانی - قرن 20م.
داستان کتاب حاضر، از آنجایی آغاز میشود که «ک» شباهنگام وارد دهکدهای میشود که قصر در آن واقع است. به مهمانخانهای پناه میبرد تا استراحت کند اما میخواهند او را از آنجا برانند به این دلیل که میگویند هر کس بخواهد وارد دهکده شود یا در آنجا بماند میبایست از قصر اجازه گرفته باشد. «ک» مدعی میشود که شغلش مساحی است و با درخواست خود قصر به آنجا آمده است. پس از زنگ زدن ابتدا این ادعا تکذیب میشود و سپس تأیید میگردد و درواقع قصر «ک» را به مساحی میپذیرد.