بادکنکها در برف
داستانهای تخیلی
کتاب مصور حاضر داستانی تخیلی است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ب) نگاشته شده است. در این داستان مادربزرگ «گلک» میخواهد برای زمستان او یک لباس گرم ببافد. او کلاف کاموای قرمزرنگی را دوردستهای «گلک» میاندازد و نخ آن را باز میکند و به هم میپیچد. نخ کاموا هم همانطور مثل بادکنکی که بادش کنند، بزرگ و بزرگتر میشود. «گلک» یک آن چشم از بادکنک نخی برنمیدارد. خیلی دلش میخواهد آن را از مادربزرگ بگیرد و با آن بازی کند.