شوهر آهو خانم
داستانهای فارسی - قرن 14
وقایع این داستان در زمستان 1313 در شهر کرمانشاه میگذرد. شخصیت اصلی داستان "سید میران سراجی" کاسبکاری است 50 ساله و رو به ترقی و رئیس صنف نانوایان. او با پختن نان برای قشون، خود را به قدرت حاکمه نزدیک کرده. میران مردی است مذهبی، خانواده دوست و دست و پا به خیر. "آهو خانم"، زن زحمتکش و بردبار او نمونهای از زن ایرانی است که حق و حقوقی ندارد. در این میان "هما" زن زیبا رو و مطلقه وارد داستان میشود و از همان آغاز مرد را شیفته خود میسازد؛ اما سید میران جرات ابراز این واقعیت را، حتی به خویش ندارد و عشق خود را محبتی نوع دوستانه میانگارد. هما زنی بلهوس، سرکش و متجدد است. زنی که میخواهد از پیلهای که جامعه و سنتها بر دورش تنیدهاند درآید؛ اما به علل متعدد گمراه میشود. هما در سراشیب سقوط اخلاقی به دسته مطربها میپیوندد و رقاص میشود و سید به نجات او از ابتذال میاندیشد. عشق جوانانه پیرمرد را سودایی کرده است و عاقبت در صبحی آرام هما همراه سید میران وارد خانهاش میشود. در خانه سید میران کشمکشها به اوج میرسد، سید که در خشم شهوتی دیوانهوار میسوزد، آهو را به طرزی مرگبار کتک میزند و از این پس او زن زیادی خانه میشود. سید در جشن کشف حجاب، به مجلس معارفه در سالن شهرداری میرود. به هما اجازه میدهد با لباسهای مبتذل به خیابان برود، برای اولین بار در عمرش صورت خود را با تیغ میتراشد و لباسهای مد روز میپوشد؛ با هما شراب میخورد و به سینما میرود. پوستههای سنتی را یکی پس از دیگری فرو میریزد و میکوشد به رنگ طبقه متوسط جدید و رو به رونق درآید....