شاید هرگز نبودهام
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی است که در آن نویسنده مخاطبان را با خود میبرد به حال و هوای زمانی که برای رابطهها هیچ تصوری نبود و هنوز کسی خیالی جز آن نداشت. شاید حتی کسی حق فکر کردن به چیزی جز آن سرنوشت محتوم را نداشت. زندگیها بر پایه حس تملک مردانه صورت میگرفت و همه شعار با لباس سفید رفتن و با کفن سفید برگشتن را سرلوحه خود قرار میدادند. ترسیم وقایع و روابط توسط نویسنده بهخوبی صورت پذیرفته و خواننده تیزبین را با شرایط داستان آشنا و نسبت به اتفاقات آن متقاعد میکند. بهعلاوه سیر و روند وقایع بهگونهای است که خواننده دلیلی برای دنبال کردن کتاب مییابد.