الاجتهاد
در این اثر خوانندگان با چگونگی شکلگیری اجتهاد به رای در اسلام آشنا میشوند. نگارنده در مبحث اول راجع به آرا و نظریاتی که خلیفه اول بنابر استنباط و نتیجهگیریهای خود در دین و احکام شرعی پدید آورد سخن گفته و موارد آن را یک به یک ذکر میکند. نویسنده معتقد است ابوبکر، عمر و عثمان از کتاب و سنت دریافتها و برداشتهای مبتنی بر رای شخصی داشتهاند که با مفاد و مضمون تعالیم پیامبر(ص) مغایرت داشت. وی سپس راجع به خصوصیات و مشخصات رای و اینکه عالمان و محدثان اهلسنت چه تعریفی از رای به دست دادهاند مطالبی ایراد کرده و آرا و اقوال ابن خرم اندلسی، ابن حجر عسقلانی و دیگران را در این زمینه نقل میکند. مولف بر این مطلب تصریح میورزد که اجماع و قیاس از دیگر ارکان اجتهاد نزد اهلسنت شناخته شده که پس از رحلت پیامبر در دوره خلفا و بعدها بنیامیه نشر و گسترش یافت.