الاغ پرنده
الاغی بود که مثل همهی الاغها زندگی میکرد. روزی او خواست تا مفهوم زندگی خویش را دریابد و سه روز و سه شب به این موضوع اندیشید و خیلی زود دریافت که زندگیاش پوچ و بیمعنی شده است و به همین دلیل دلتنگ و غمگین شد. اما چون نمیتوانست برای روزهای گذشته کاری انجام دهد تصمیم گرفت به فکر بقیهی عمرش باشد. او با امید بسیار به جستوجو ادامه داد و سرانجام پس از مدتها معنی و مفهوم زندگیاش را در پرواز کردن دید و تصمیم گرفت پرواز کند. هشتصد و هشت پرنده، هریک، پری به او دادند و الاغ توانست پرواز کند. اما طولی نکشید که رفتار الاغ، پرندگان را از کمکشان پشیمان کرد و آنها به فکر چاره افتادند.