مردمشناسی: روش، بینش، تجربه
انسانشناسی - روششناسی
در کتاب حاضر به بررسی تلاش پژوهشگران مردمشناس به منظور شناخت اقوام و راههای مطالعة آنها تحت شرایط جغرافیایی، زیستی و فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... پرداخته شده است. در این راستا ابتدا برخی از بنیانگذاران اولیة علوم اجتماعی همچون: «هربرت اسپنسر»، «گوردن چایلر»، «لوریمر فاسیون»، «توماس هنری هاکسلی» و... معرفی و سپس چگونگی به استقلال رسیدن علوم اجتماعی در حوزة پژوهش و نیز شروع حرکت تاریخی مردمشناسی در آن حوزه شرح داده شده است. آنگاه نقش انسانشناسی در شناخت سنّتها و شعایر اقوام از دیدگاه عالمانی چون: «ماری ـ کلود شاملا»، «داگلاس آلیور»، «ژرژ کوندومیناس» و... تحلیل گردیده است. پس از آن گرایشهای عمده در جهت توسعة رشتة مردمشناسی (تکامل گرایی، اشاعهگرایی، نسبیگرایی و...) مطالعه و ضمن پرداختن به طبقهبندی پدیدههای اجتماعی، مشکلات تحقیقات مردمنگاری بیان شده است. در ادامه مناسبات موجود میان مردمشناس و موضوع تحقیق بیان و برخی از قلمروهای ویژة انسانشناسی اجتماعی و فرهنگی معرفی شده است. در پایان با نظری اجمالی بر تحقیقات حوزة مردمشناسی و انسانشناسی به توضیح روابط موجود میان زیستسنجی و جمیعتشناسی انسانی، پرداخته شده است. همچنین در این مقال با سیری در تمدن آفریقا و شرح نحوة تشکیل یافتن جوامع اجتماعی آفریقایی، سعی بر آن است تا از نقاط نامکشوف این قاره از نظر تمدنهای باستانی پرده برداشته و ارتباط و هماهنگی انسان با زمین، معیشت، کار و هنر بازیابی شود.