قول
داستانهای آلمانی - قرن 20م.
فصل ابتدایی رمان حاضر در حکم مقدمهای است بر ایدئولوژی و انگارههایی که قرار است در رمان پیش کشیده شوند و پس از آن تمام رمان در پی اثبات فصل اول و به کرسی نشاندن عنوان فرعی اثر است. یک نویسنده داستانهای پلیسی به صورتی کاملاً تصادفی به رئیس بازنشسته پلیس ایالتی زوریخ برمیخورد و رئیس پلیس سابق شروع میکند به خردهگیری از آثار پلیسی و آنها را «اتلاف وقت» میخواند و اثبات این نوع نگاه، روایت ماجرایی است که داستان اصلی رمان قول را شامل میشود. ماتئی از بازرسان پلیس ایالتی در شرایطی که موفقیت کاری بزرگی در اردن انتظارش را میکشد، با قتل دختربچهای مواجه میشود که زندگیاش را دگرگون میکند. ماتئی مرد عمل و بهترین جرمشناس در میان همکارانش است. وقتی او در قبال قولی که به مادر دختربچه داده است متوجه میشود پیرمرد دورهگردی که همه او را بهعنوان قاتل میشناختند و خودش را حلقآویز کرده، قاتل گریتلی موزر، دختربچه مقتول نیست، برای اثبات نظرش پا به میدان میگذارد. او بهمانند همه کارآگاهان همیشه پیروز رمانهای پلیسی تمام ابعاد جنایت را میسنجد و دست به اقدام مخاطرهآمیزی میزند. در فرودگاه از سفر به اردن چشمپوشی میکند و روزها را در پی یافتن سرنخی از قاتل پشت سر میگذارد.