سبد سفارش شما خالی است!

نگارنده در این کتاب با اشاره به تاثیر سیاست و اقتصاد بر "توسعه" مباحثی از این دست را مطرح می‌سازد: اسلام و مساله‌ی قدرت، رابطه‌ی دین و سیاست، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، آشنایی با مفهوم توسعه‌ی سیاسی، نقش وسایل ارتباط جمعی در توسعه‌ی سیاسی، آزادی امنیت و توسعه، ارزیابی نقش عوامل سیاسی در توسعه‌، مسیر توسعه، تکنولوژی و توسعه، برنامه‌ریزی و توسعه، تحلیل مدیریت توسعه، تاثیر تجارت بر توسعه، و عوامل غیراقتصادی توسعه. در بخش پایانی کتاب، نگارنده در خصوص توسعه چنین نتایجی را به دست می‌دهد: "1- بایستی فرهنگ کاری، وجدان کاری، انضباط اجتماعی در رابطه ایجاد شود به طوری که کار به عنوان طریقه‌ی زندگی باشد و روحیه‌ی کاری دسته‌جمعی باشد و کلمه‌ی من به ما تبدیل شود. 2- به طور کلی بایستی دیدگاه کشور درباره‌ی صنعتی شدن، کشاورزی یا توریست مشخص گردد و این که جامعه در چه مسیری قرار دارد و محصول ملی ایران چیست؟ 3- بایستی صنایع پیشتاز مورد حمایت قرار گیرد به شرط آن که نگرش صادراتی وجود داشته باشد. 4- بایستی جنبه‌ی صادرات به عنوان یک جنبش ملی و مذهبی مورد تشویق قرار بگیرد. 5- رابطه‌ی ایران با سایر کشورهای دیگر می‌تواند گزینشی باشد به شرط آن که هوشیارانه از وجود آن‌ها استفاده کنیم و هم‌چنین به شرط آن که هزینه‌های عمرانی در مقابل هزینه‌های نظامی و جاری افزایش یابد". در ادامه توصیه‌های عملی در خصوص دست‌یابی به توسعه‌ی اقتصادی عرضه گردیده که از آن جمله است : 1- تلاش در راستای غلبه بر وابستگی از طریق دست‌یابی به خودکفایی اقتصادی، به خصوص در زمینه‌ی کشاورزی و مواد غذایی، 2- خلق زمینه‌های تحول در اندیشه در رفتار با توجه به تعلیم و تربیت.