پاریس، پاریس!
داستانهای فارسی - قرن 14
نویسنده در این رمان به سراغ یکی از مهمترین اتفاقات اجتماعی تاریخ معاصر ایران رفته و اجرای حکم کشف حجاب را از زاویه دیگری به تصویر کشیده است. این رمان روایت دختر «سردار حشمت قزاق» است. سردار حشمتی که دستش به خون کلنل پسیان آغشته است و خدمتگزار خوبی برای شاه قزاق بوده است. «..... طیبه قزاق نظمیه را دید، قزاق دست طیبه را کشید، درست مثل اینکه میخواهد با زنی در یک مجلس عروسی برقصد...». در این رمان علاوه بر اینکه به تاریخ سفر میکنید با ماجرای عشق «میرزا مهیار خبوشانی» و «ملک حشمت» نیز روبهرو میشوید. این عشق تنور این رمان را گرم میکند.