مدرسهدار عاشق
در این داستان، پسری با نام "هادی" تصمیم میگیرد با سفر به لبنان، بهترین و جدیدترین شیوههای نوین آموزشی را فراگیرد تا بدین وسیله بتواند این روشها را در کشور خود به کار گیرد. او پس از مشاهدهی تلاشهای بیوقفهی پژوهشی در مرکز دارالمعلمین فرانسویها در بیروت، تشکیلات و نظام آموزشی آنها را ثبت و ضبظ مینماید و پس از بازگشت به وطن، موفق میشود تا روش منحصر به فرد آموزش به نابینایان را با جمعی از نابینایان شهر قم، آغاز کند و به همین دلیل به "پدر آموزش و پرورش نوین و فرهنگ ایران" ملقب میشود. دولت وقت نیز به او لقب "مدارسهدار عشق" را داده، سپس او را به سمت وزارت فرهنگ و معارف ایران، منصوب میکنند.