عرض ذاتی و جایگاه موضوع در علوم
جوهر و عرض / علوم - فلسفه
در گذشته تعاریف دانشمندان از موضوع علم فقط شامل علوم حقیقی در برابر علوم اعتباری بود، زیرا فقط در این علوم است که موضوع علم، واجد اعراض ذاتی است و در علوم اعتباری که از قضایای اعتباری شکل یافته است، محمول قضیه از اعراض ذاتی موضوع قضیه نیست تا بتوان آن را از اعراض ذاتی موضوع علم نیز به شمار آورد و هم از این روست که تعریف موضوع علم بر علوم اعتباری صدق نمیکند، اما پرسش کتاب حاضر این است که آیا با این فرض که تعریف موضوع علم فقط بر موضوعات علوم حقیقی صدق میکند میتوان نیاز به وجود موضوع را از علوم اعتباری نفی کرد؛ به این معنا که وجود موضوع را فقط برای علوم حقیقی لازم دانست و یکپارچگی و وحدت مسائل علوم اعتباری را معلول اغراض آن علوم دانست و تمایز را هم به سبب همان اغراض معرفی کرد. تحقیق مذکور حاوی این نتیجه است که وجود موضوع برای همه علوم اعم از حقیقی و اعتباری لازم است و برای هر علمی موضوعی لازم است که هم سبب یکپارچگی مسائل آن علم میشود و هم آن را از سایر علوم ممتاز و جدا میسازد.