سبد سفارش شما خالی است!

در این داستان مصور و رنگی، "هانسل "و "گرتل "خواهر و برادری هستند که با پدر هیزم‌شکن فقیر و نامادری‌شان در کلبه‌ای کنار جنگل زندگی می‌کنند . فقر زیاد باعث می‌شود نامادری و پدر، بچه‌ها را به جنگل ببرند و رها سازند . بچه‌ها یک بار موفق می‌شوند با تیزهوشی و علامت‌گذاری راه خانه را بیابند ; اما مرتبه دوم راه را گم می‌کنند و به کلبه‌ای ساخته شده از شکلات وارد می‌شوند که متعلق به پیرزنی جادوگر است .آنها روزهای سختی را سپری می‌کنند تا این که سرانجام با کشتن جادوگر بدجنس نجات می‌یابند و با برداشتن طلا و جواهرات جادوگر، سعادت و رفاه را برای خانواده خود به ارمغان می‌آورند .