سه قناری، سه تابلو (مجموعه داستان)
((عاشیق بابا))، ((سه قناری، سه تابلو)) و ((سالهای آوازسازی)) عناوین سه داستان کوتاهی است که در این مجموعه به طبع رسیده است .دومین داستان که نام کتاب از آن گرفته شده، داستانی نمادین و خیالی از سه تابلوی یک نقاش است که طی آن سرگذشت ترسیم نقاشیها و محتوای تابلوها بازگو میشود .داستان با مرگ نقاش پیر آغاز میگردد ;سپس ((پسرک چوپان)) و ((خمام تابلوفروش)) هر یک با نیت و هدفی متفاوت راه کلبه پیرمرد را در پیش میگیرند .پسرک که بسیار زودتر از خمام تابلوفروش به کلبه میرسد از پشت پنجره سه تابلوی ((نوزاد بلوری))، ((درخت سرو)) و ((سه قناری)) را میبیند که جان میگیرند و از سرگذشت خود و از خاطره و انگیزهای که نقاش پیر را به ترسیم آنها واداشته سخن میگویند .پس از این سخنان رازآلود تابلوها، پسرک جوانی به جای نقاش پیر مینشیند و این درست با رسیدن خمام تابلوفروش مصادف میشود و در نتیجه خمام دست خالی باز میگردد .